به نام خدا من حمید رضا سید ناصری مدیر مسئول موسسه نشر تحقیقات ذکر هستم. نام واحد کودک نوجوان ما کتابهای قاصدک هست. به نظر من یکی از موارد مهمی که ناشر کودک و نوجوان باید در نظر داشته باشد، تفاوتهای بخش کودک و بخش نوجوان است.
در بخش کودک، عمدتاً پدر و مادر کتاب را برای کودک انتخاب میکنند. ولی نوجوانان خودشان کتاب را انتخاب میکنند و این کار را سخت میکند و یک چالشی بین انتخاب کننده و کسی که میخواهد کتاب را تهیه کند ایجاد میشود؛ یعنی پدر و مادرها سختتر زیر بار انتخاب بچهها میروند. بچهها الان رمانهای ژانرهای مختلف میخوانند و ژانر وحشت و ژانر فانتزی را بیشتر دوست دارند، ولی پدر مادرها دوست دارند انتخاب بچه یک کار علمی و کار آموزنده باشد. سختی کار ما در بخش کارهای تألیفی هست که کارهای تألیف باید حتماً کار قوی باشد و از لحاظ حرفهای ناشر، از لحاظ تصویرگری، لِیاوت کتاب و ویراستاری یک کار قوی انجام بدهد و یک کار دمدستی و سطحی نباشد؛ چون سطح کار ناشر و بازار کتاب را پایین میآورد.

در حوزه نوجوان این مشکل را داریم که کارهای تألیفی بسیار کم است و نویسندههای خوب خیلی کم هستند که رمان و داستانهای خوب را بتوانند عرضه کنند تا مخاطب امروز ما بتواند قانع شود. ولی کارهای ترجمه کارهای خوبی هست. کار ترجمه را نباید به عنوان یک تهدید ببینیم، باید به عنوان یک فرصت تلقی کنیم؛ چون ما دستمان باز است که بتوانیم بهترین کتابهای دنیا را انتخاب کنیم و بومیسازی کنیم و نباید به عنوان یک تهدید نگاه کنیم. اگر به عنوان یک فرصت در نظر بگیریم میتوانیم از این فضا استفاده کنیم و اگر به طرف کپی رایت هم برویم کار ما را قویتر میکند. ولی در هر صورت ناشر میتواند بین این دو فضا را انتخاب کند و یک کارهایی را الگو بگیرد و خودش با نویسندگان داخلی و تصویرگرها آن را انجام دهد. من فکر میکنم ناشرین باید حتماً از کارهای کامپیوتری مخصوصاً تصویرگری پرهیز کنند. تصویرگرهای خیلی خوبی داریم و فضای کار تصویرگری ما شاید در منطقه از خیلی از کشورها قویتر هست، پیشرفتمان بیشتر است. ولی در حوزه تألیف من فکر میکنم کار ما ضعیف هست و باید بیشتر تلاش کنیم.
در کارهای کودک و نوجوان، بیشتر نوجوان میتوانیم از فضای آثار کهن استفاده کنیم و اگر بتوانیم در آثار کهن نثر ساده و روان از نویسندگان خوبی انتخاب کنیم فکر میکنم در حوزه ادبیات کهن خیلی موثر باشد.
انتشارات؛ هم بنگاه فرهنگی و هم بنگاه افتصادی
ناشر هم یک بنگاه فرهنگی است، هم یک بنگاه اقتصادی. اگر ما هر چه از لحاظ کیفی و فرهنگی تلاش کنیم و کارمان را ارتقاء دهیم، ولی از لحاظ اقتصادی تدبیر خوبی نداشته باشیم، ناشر شکست میخورد و ورشکست میشود.

یک مشکلی که ما الان در صنف داریم این است که درصد تخفیفهای بسیار بالا و مدت بسیار زیاد اصلاً کار را فَشَل کرده. این چکهای ده ماهه هشت ماهه اصلاً اقتصادی نیست. ما باید یک طرح نو براندازیم؛ یعنی باید خودمان عزت خودمان را حفظ کنیم و نشر را ارتقا دهیم. من به یکی از مسئولینی که در کار تولید بازی فکری هست میگفتم خوب چه فرقی دارد مواد اولیه شما مواد پتروشیمی هست مواد اولیه ما کاغذ و مقواست. شما باید نقد بخرید ما هم باید نقد بخریم. تولید شما روی دستگاه تزریق مواد شیمیایی انجام میدهید. ما دستگاه چاپ و صحافی و لیتوگرافی. چرا شما تخفیفهایتان 25 درصد و نقد هست یا حداکثر دو ماهه هست، ولی مال ما 8 ماه 9 ماه به بالا، 40 درصد به بالا بعضیها میگویند 50 درصد و این واقعاً یعنی چه؟ میگفتند که این تقصیر خود ناشران است. یعنی صنف خودتان آمدید محصولاتتان و تولیداتتان را آنقدر ضعیف کردید که همه با این تخفیفهای بالا مواجه شدید. فکر میکنم ما ناشران باید خودمان یک منشور اخلاقی داشته باشیم، یک منشور حرفهای صنفی خودمان. یعنی باید بگوییم هیچ کسی بیشتر از 40 درصد به پخشیها ندهد یا 35 بیشتر ندهد.
اگر خود ما ناشرین دست به دست هم دهیم، حداقل از نظر اخلاقی بگوییم این ناشر دارد این نرخ را میشکند. به نظر من این یکی از مواردی است که اگر ناشران به خصوص ناشرین کودک و نوجوان لحاظ کنند میتوانند صنف را نجات دهند. مثلاً فروشگاهها را 30 درصد یا 25 درصد بدهیم. چک بیشتر از 4 ماه قبول نکنیم و گام به گام حرکت کنیم و این صنف را نجات بدهیم و بخش اقتصادی صنف را نجات دهیم. حالا آنهایی که فروش دولتی دارند، نشرشان را با 30 درصد حفظ میکنند با 4 و 5 ماهه دولتی و ارشاد و اینها. ولی در بازار باید کف بازار را خود ناشرین به نظر من تشکلهای صنفی یا انجمنهای فرهنگی که در قم تهران وجود دارند میتوانند.
دین گریزی یا دین ستیزی؛
یکی از موضوعات مهمی که ناشرانی مثل ما که کارهای مذهبی هم دارند با آن مواجهند این است که، در این شرایطی که اوضاع دینگریزی حالا بعضاً به دین ستیزی رسیده، ارائه کارهای مذهبی سختیهای خودش را که داشته خیلی بیشتر شده. هم در ارتباط با مخاطب. ولی چیزی که به ناشر کودک و نوجوان مربوط میشود، محتوای کار است.
ما دستمان خیلی بسته است، مخصوصاً در حوزه تصویرگری و در حوزه تألیف هم جای خودش را دارد. بالاخره هر چه از مستقیمگویی پرهیز شود…. آنجا هم فکر میکنم ما یک غنای خوبی داریم. ولی در حوزه تصویرگری دستمان بستند؛ یعنی وقتی که در ارتباط با معصوم کار میخواهد انجام شود، صورت را نمیتوانند بکشند، میگویند: که یک حاله نور میگذاریم. وقتی صورت نمیگذارند میگویند: این خودش وهن ائمه میشود و بچهها خودشان چشم و ابرو میگذارند. بچه ها سوال میکنند: مگر اینها آدم نبودند؟ مگر صورت نداشتند؟ و ما بیخودی یک سری سؤالات در ذهن بچهها ایجاد میکنیم. این کار تخصصی انجمنهای فرهنگی کودک هست که بالاخره برای این مسئله

بتوانیم یک راهحل خوب پیدا کنیم. تجربه من این است که کارهای تصویرگری مذهبی را تصویرگر غیر مذهبی بهتر انجام دادند و برای مخاطب دلنشینتر بوده. تصویرگر مذهبی کارش خیلی قوی و پخته هست، ولی خودش را محصور میکند در چارچوبهای فکری، ولی تصویرگر غیر مذهبی این را ندارد و ما میتوانیم اشکالات کارش را بگیریم و یک کار پخته و قوی انجام دهیم. من فکر میکنم ما باید در این حوزه کار کنیم.
مثلاً ما یک کار مذهبی در ارتباط با نوجوان انجام دادیم ولی در تصویرگری ماندهایم و این کار فریز شد. چند سال است بین تصویرگر و نویسنده اختلاف شد. یکی از معضلات ما این است که گرفتاریهایی که در حوزه تصویرگری کودک هست مخصوصاً در این شرایط خیلی سخت برای کارهای مذهبی؛ بتوانیم کارهای قابل ارائه و خوبی را ایجاد کنیم و ارائه دهیم.