چگونگی بارورکردن استعداد برای خلق اثر
بسم الله الرحمن الرحیم، مجید ملامحمدی هستم، نویسنده و شاعر کودکان و نوجوانان و سردبیر ماهنامهی پوپک که برای کودکان منتشر میشود.
خیلی مهم است که اگر کسی میخواهد یک کار هنری و خلاّق انجام بدهد، اگر کسی میخواهد داستاننویس، شاعر بشود و یا در زمینههای دیگر برای کودکان و نوجوانان خلق اثر بکند، مثلاً تصویرگر باشد، یا در حوزههای مختلف هنری و ادبی کار کند؛ در درجهی اول آن همّت و آن تلاش خیلی مهم هست. زمانی که ما بچه بودیم، بچههای دههی پنجاه و دههی شصت داشتیم؛ یعنی آن موقعیت ما، زمانهی ما، دسترسیِ ما به اطلاعات، کتاب و کتابخانه و چیزهای دیگر خیلی محدود بود، ولی خیلی همّت داشتیم و کتاب زیاد میخواندیم. اگر کتاب دستمان میآمد، تا نمیخواندیم کتاب را زمین نمیگذاشتیم. برای تجربیات مختلف
تلاش داشتیم. با بزرگترها همیشه مشورت میکردیم، در زندگی کنجکاو بودیم ، پیگیر بودیم، سفر میرفتیم و از دیگران سؤال میکردیم. اینها خیلی تأثیر داشت در اینکه ما رشد کنیم و آن استعدادی که مثلاً بنده در زمینهی شعر و داستان داشتم، آن استعداد باور بشود.
اما امروز بچهها فرق کردهاند، حتی بزرگترها هم فرق کردهاند. حتّی آنهایی که جوان هستند و میخواهند کار نوشتن را شروع کنند؛ آنها هم با یک اطلاعات وسیع، با یک دنیایی از اطلاعات روبرو هستند و کتاب خیلی در اختیارشان هست. من میخواهم بگویم: اگر میخواهند یک نویسنده و شاعر خوب بشوند، این همه اطلاعات خیلی برایشان خوب هست، اما این باعث نشود که بدتر تنبل و بیحوصله بشوند. اینها به یک شکلی در بیاید که به آنها هجوم بیاورد و آنها را گیج کند. خیر! همین هم خوب است، منتها در کنار همهی اینها، آن پشتکار و تلاش باید باشد. تنبلی و رخوت نباید باشد.
اگر ما موفق میشدیم، اگر در کاری به نقطهی مطلوب و خوبی میرسیدیم؛ به خاطر آن تلاش و پشتکار بود. امروز باید آن تلاش و پشتکار دو چندان باشد، چون خیلی چیزها سهل الوصول در اختیار ماست. کتابها، اطلاعات در فضای مجازی و جاهای دیگر، پس آن تلاش و پشتکار ما، پشتوانهی خوبی دارد برای اینکه ما به اهداف خوبی برسیم، برای اینکه ما نویسنده و شاعر خوبی بشویم. فقط بسنده نکنیم به اینکه ما استعداد داریم. خیلیها استعداد دارند. بچهها از کودکی استعداد دارند، اما با تلاش هست که به جایی مفید و خوب میرسند.
ضعف در ترجمهی کارهای خوب داخلی
چون تخصص من در تألیف آثار دینی هست، داستان، رمان، شعر و چیزهایی از این قبیل هست؛ معتقدم که در کشور ما نویسندگان کودک و نوجوان خوب بسیار هستند و خیلی در این زمینه ورود پیدا کردهاند و کارهای باارزشی را خلق کردهاند. آثاری که بالاخره برای ما ماندگار هست، برای مخاطبین ما جذّاب هست.
من به کشورهای دیگر هم سفر کردهام، بعضاً کشورهای عربی رفتهام، آثاری را در لبنان دیدهام، آثار سوریه و بحرین را دیدهام، کتابهایی که در عراق، مصر، پاکستان، ترکیه و هند چاپ میشود. ما از جهت آثار نوشتاری در بخش کودک و نوجوان کمتر از آنها نیستیم، چه بسا از بسیاری از این کشورها بهتر و بالاتر هم هستیم و آنها با ما فاصله دارند در زمینهی سیرهی اهل بیت (ع)، تاریخ اسلام و قرآن؛ ما کارهای فاخری را انجام دادهایم. من وقتی در این کشورها نگاه میکنم، رمان یا قسمتهای دیگر، کارهایی به این قشنگی و باارزشی نیست یا خیلی کم هست. من خیلی با دقّت آثار را دیدهام، کارهایی که هم در رابطه با اهل بیت (ع)، تاریخ
اسلام و قرآن و اخلاق باارزش باشد، هم مستند و هم تأثیرگذار باشد. منتها نقاط ضعفی هم در بخش کتابهای دینیِ ما هست، یکی از آنها این هست که تیراژ آثار ما در کشورمان کم هست، این هم برمیگردد به یک سری مشکلات اقتصادی و غیره که توقع میرود، نویسندگان تلاش خودشان را بکنند، که البته میکنند. اما متولیان فرهنگی از آنها حمایت بیشتری بکنند، که این آثار زیبا و جالب بیشتر خلق بشود. اما ترجمه در این قسمت خیلی ضعیف است، نمیدانم بنگاههای فرهنگی، متولیان فرهنگی، مراکز و سازمانهای دینی و فرهنگی باید متولّی این کار باشند، پیگیر این کار باشند.
ما به طور شخصی نمیتوانیم آثارمان را ترجمه کنیم یا بفرستیم برای نقاط دیگر دنیا. منتها آثار باارزش ما متأسفانه ترجمه کم شده؛ یعنی برگردان این آثار به زبانهای مختلف بخصوص عربی، انگلیسی، ترکی استانبولی، اردو و کشورهایی که با ما در ارتباط زیاد هستند، بچههای شیعه، جوانهای شیعه مشتاق و تشنهی این آثار هستند، من میبینم این آثار کم به دستشان رسیده. انتظار دارم به ما کمک کنند تا این آثار فاخر به دست آنها هم برسد تا انشاءالله ما بتوانیم تأثیر خوبی داشته باشیم.
فضای مجازی و تعریف و تبیین حد استفاده از آن
ببینید ما کتاب مینویسیم، مجله منتشر میکنیم، با عشق و با لذّت علی رغم سختیهایی که هست؛ مشکلات اقتصادی، کاغذ، چاپ، توزیع و خیلی چیزهای دیگر. اما این لذّت و این اشتیاق و این انگیزه در ما پررنگ هست و ما مطمئن هستیم که مخاطبینمان هم این انگیزه و اشتیاق را هنوز که هنوز است دارند؛ چون چیزی به اسم فضای مجازی چند سالی است که وارد زندگیِ ما بزرگترها و کوچکترها شده.
هیچ مانعی هم نیست، بالاخره دنیا در حال تغییر و رشد است و اتفاقها و عوامل مختلف در زندگیِ انسانها ممکن است تأثیر بگذارند. فضای مجازی هم به جای خودش خوب است و یک حقیقتی است، و یک لازمهای هست در زندگیِ ما. امّا من معتقدم که تعریف هر چیزی باید به جای خودش باشد و استفادهاش هم به جای خودش باشد. فضای مجازی نباید اینجور در ذهن ما تلقی بشود که آمده تا همهی آن فضای کتاب، کاغذ، نشر و چاپ را کنار بگذارد و هر چه هست، خلاصه بشود در اینترنت، موبایل، اینستاگرام و چیزهای دیگر. خیر! ما نمیخواهیم این اتفاق بیفتد، ما این قضیه را دوست نداریم. ما دوست داریم کتاب در سبد
زندگیِ مردم باشد، مجلات به همان شکل و قیافه، البته با شرایط و شکل جدید، با استفاده از کیوبارکد و چیزهای دیگر، به دست مخاطب برسد. یعنی آن کاغذ و آن شکل قطع روزنامه و مجله در بیاید. منتها میتواند از فضای مجازی هم کمک بگیرد.
اعتقاد من این است ، آنهایی که مسئول فرهنگی ما هستند، آنهایی که بالاخره میتوانند کمک کنند و راه را باز کنند؛ بیایند و کمک کنند تا ما تعریف هر کاری را در جای خودش داشته باشیم، فضای مجازی را در جای خودش استفاده کنیم. البته نسبت به سنّ کودک ما باید کمتر وارد این مقوله بشویم.
من معتقدم موبایل کمتر در اختیار بچهها باشد و راهها و استفادههای دیگر باز بهتر هست، مثل سی دی، مثل فلش یا چیزهای دیگر. امّا وقتی بچهها بزرگتر میشوند، نوجوان و جوان، بیاییم مرزبندیها را مشخص کنیم، راهها را به آنها بدهیم، مسیر را برایشان روشن کنیم. که اینها هم تداخل نداشته باشد و هم آن اکثر مکتوب به قوّت و توان خودش ادامه پیدا کند و از فضای مجازی هم به حدّ معقول استفاده شود.