عرض سلام و احترام دارم خدمت شما سرکار خانم عبدی، لطفا معرفی کاملی از خودتون و رشتهی تحصیلی که داشتید بفرمائید….
به نام خدا، ممنون از شما که زحمت کشیدید و برنامهریزی کردید برای این مصاحبه. زهرا عبدی، مدرک دانشگاهیام، کارشناسی در رشته پژوهشگری علوم اجتماعی هست. ادبیات را هم آزاد خواندم. کارگاهها و دورههایی که در قم و تهران بود را در دفتر تبلیغات و مؤسساتی که بودند؛ اعماز حوزه هنری، انجمن نوییسندگان و… کارگاههای مختلفی را گذراندم. هم کارهای نوشتاری (کتاب) انجام میدهم و هم در زمینه تولید محتوی با ناشران همکاری دارم. مدتی هم سردبیر مجلات بودم.
برای کدام مخاطب بیشتر قلم میزنید؟
به صورت تخصصی برای کودک و نوجوان که تا الان موضوع بیشتر کتابها مذهبی و دینی بودهاند .بعضی مستقیم به موضوع دین (اسلام)پرداختند، بعضی ها هم غیرمستقیم، با کاراکترهای حیوانی و به سبک فانتزی اصول و مؤلفههایی که در تعالیم دینی ما هست را سعی کردم در این کتابها داشته باشم.
با توجه به اینکه برای کودک قلم میزنید، چطور نگاه خودتون رو به مخاطبتون نزدیک میکنید؟
اون اوایل کار در یکی از جلسات آموزش داستاننویسی ، استاد ما ن گفت: نباید برای شما یک میز و صندلی ساده به نظر بیاید ؛ به هرچیزی که نگاه میکنید، یا درحال پرواز است، یا درحال راه رفتن، یا برایش ماجرایی درحال رخ دادن است… یکی این موضوع هست که شما نگاهی فان (شاد) به اشیاء و پدیدههای اطرافت داشته باشی. دیگر اینکه با مطالعه کتابهای کودک و نوجوان، مخصوصا، کتابهای روانشناسی کودک –چرا که من آموزش آکادمیک در این زمینه ندیدهام، بلکه به صورت تجربی از اساتید و دوستانی که میشناختم، کتابهای روانشناسی به من میدادند تا مطالعه کنم، هرچند بیشتر این کتابها غربی هستند، اما دربارهی رشد کودکان هستند و از نویسندگان داخلی هم کتابهایی که بود میخواندم؛ یعنی چند کار را باید انجام داد. به غیر از خواندن مطالب ادبی و علمی، لازم است موضوعات روانشناسی و جامعهشناسی نیز باید مطالعه شود و در ذهنت داشته باشی. من خودم مقالات و پژوهشهایی که درباره کار کودک بود را سعی داشتم چند جانبه داشته باشم و میخواندم و دنبال میکردم، اما این را هم بگویم که علیرغم این حجم مطالعات و پژوهشها، شاید حدود 3درصد بیشتر نتوانستم پیش بروم؛ چون عالم کودک، ادبیات و هنرآنقدر وسیع است که اگر تا آخر عمر هم کتاب بخوانیم، بازهم کتاب ، مقاله و پژوهش جدید هست و این سیر میبایست همچنان ادامه داشته باشد.
از چه سالی به صورت جدی و حرفهای اولین اثر شما منتشر شد؟
اولین کتابم توسط مؤسسه دارالحدیث در سال 92 منتشر شد.کتابی که فانتزی بود و مفاهیم اخلاقی را در آن گنجانده بودم به نام «زیباترین سرزمین دنیا» درباره کمک کردن و مهربانی بود. استقبال خوبی از سوی ناشران و چه از سوی مخاطبان دربارهی کارهام صورت گرفت، طی 4 تا 5 سال فکر میکنم حدود 70 جلد از کارهای من به چاپ رسید. در کتاب هام سعی کرده بودم نگاه و پرداخت متفاوتی به موضوعات دینی و اخلاقی داشته باشم و امیدوارم موفق بوده باشم البته بازهم باید تلاش کنم وآثار بهتری بنویسم.
مشوق و یا اساتیدی در مسیری که آمدید داشتید؟
هم مشوقهایی هستند که آدم را در پی خلق اثری تشویق میکنند و خیلیها هم دلسردت میکنند. اما کسیکه هدفمند باشد نه تشویقها باعث غرورش میشود و نه منفیپراکنیها و حرفهای ناراحتکننده موجب ناراحتی و توقفش. بایستی به راهت ادامه دهی و به هدفت برسی.
آموزش آکادمیک نداشتیم و کار کودک مخاطب پسندما به صورت آموزشی کلاسیک نیست.
هر کسی که اثری خلق کرده و نویسنده خوبی شناخته شده سعی کردم به کلاس هایش بروم و بهره ببرم.برای همین
اگر بخواهم از یک استاد اسمی ببرم، ممکن است در حق دیگران اجحاف شود؛ گاهی از قم به تهران میرفتم و با حضور در جلسهای یک ساعته خدمت استادی میرسیدم و دیگر او را نمی دیدم . بدین ترتیب در جاهای مختلف و از جلسات مختلف استفاده کردهام.
کاستیها و نقاط ضعف از نظر شما در حوزه کتاب دینی کودک چیست؟
باید کارشناسان و پژوهشگران دینی ورود پیدا کنند. بعضی از ناشرانی که کتابهای با تیراژ بالا هم تولید میکنند، گاهی حتی یک کارشناسی ساده هم انجام نمی دهند.
و اگر چنین کاری کنند مشخص میشود که تا چه اندازه اشکال دیده میشود. عدم پیوند میان پژوهشگران دینی و نویسندگان دینی دیده میشود.
اگر موضوعات دینی و وقایع تاریخ اسلام با نگاه فانتزی و با توجه به نیاز نسل امروز تولید و عرضه شود ضمن اینکه کاری ارزشی تولید شود مخاطب زیادی هم خواهیم داشت.
به نظرتون نیاز اصلی کودک در آثار مکتوب چیست؟
بعضی کتابها آموزشی هستند،مثل کتابهای آموزش زبان، ریاضی و مانند آن. در این کتابها باید مستقیمگویی باشد، اما به محض اینکه وارد ادبیات کودک میشویم، هر اثری باید جنبه هنریاش اصل باشد و باقی موارد فرع ؛ یعنی وقتی میگوییم کتاب رمان کودک دینی، منظور بعد هنری و ادبیات آن غنیتر و قویتر باشد تا مطالب دینی و آموزشی را در پسزمینهاش یاد دهد. اولین رسالت جهانی ادبیات و هنر، احساس آرامش و لذت است؛ یعنی وقتی بچهای کتابی را میخواند، باید لذت ببرد. کار موفق دینی آن است که خوب فضاسازی شده و آنقدر جذاب نوشته شده که وقتی کتاب را برمیداری، (از شدت جذاب بودن) نخواهی زمین بگذاری. بقیه کارها نیز اگر بخواهند مخاطب جذب کنند باید به همین شکل باشند؛ یعنی اصل وفاداری به هنر و ادبیات در آن رعایت شود.
از میان آثار دینی کودک، کدام اثر و از کدام نویسنده نظر شما را جلب کرده؟
خیلی سخت است پاسخ به این سؤال. در فضای مجازی یا در مصاحبههام، هم به ندرت کتابی معرفی کرده ام.با انتخاب کتاب به نظرم کمی اجحاف میشود در حق دیگر نویسندگان. چراکه شاید نظر من خیلی دقیق وکارشناسی و حرفهای نباشد و حق دیگر کتابهایی که بهتر هم هستند پایمال میشود.
اما در میان کارهای آموزش مستقیم دینی ، کارهای آقای حیدری ابهری را من سوژهیابیها که دارند خیلی دوست دارم. ایشان چون پژوهشگر واقعی هستند، پژوهشهایی شبانهروزی که انجام دادهاند را دوست دارم، اسم کتاب خاصی را نمیبرم. ویژگی دیگری که آقای حیدری دارند و دوست دارم این است که، در ایران اگر بخواهی موفق باشی، خودت یکنفری باید همه کارها را انجام دهی؛ ایشان هم نویسنده است، هم پژوهشگر، هم گاهی مدیر هنری کتاب، هم محقق است. به تنهایی تمام این مسئولیتها را با هم دارد و کس دیگری مثل ایشان با این اندازه تلاش و
پیگیری برای کار دینی سراغ ندارم.
از میان کارهای خودتون کدام کار را به عنوان اثر برتر معرفی میکنید؟
مجموعه ای بود با همکاری آقای دکتر محمدتقی سبحانی نیا به نام «مجموعه قصههای من و رایا». این مجموعه کاراکتر محور هست و شخصیتش یک ربات بامزه در کنار خانواده .که نماد پیوند مدرنیته و زندگی سنتی میباشد و خیلی از مفاهیم دینی را سعی کردم غیرمستقیم و برای بچهها جذاب باشد. اما درکل همهی کارهای خودم را دوست دارم. کار دیگری بود با نام «تقسیم شعله» که انتشارات امیرکبیر از من چاپ کرد و در شبکه پویا، پویانمائی شد . مجموعه کتابی از من هم در جشنواره کتاب سال سبک زندگی برگزیده شد.و یک کتابم برگزیده کتاب سال رضوی شد.
به نظر شما چه موضوع یا موضوعاتی در حوزه کودک هست که ضرورت پرداختهشدن دارد و هنوز پرداخته نشده؟
یکی بحث مهارتهای زندگی هست که برخی ناشران شروع کردهاند، اما به نظرم لازم است تا بیشتر کار شود. ماباید انسان بودن را به بچهها بیاموزیم؛ مثل مهربان و دوست بودن، تلاش کردن، دروغ نگفتن و در واقع مشترکات اخلاقی بین تمام مردم دنیا و تمام فطرتها. در همین کشور ایران، همه که مسلمان نیستند و یا همه شیعه نیستند. ممکن است در خیلی از بحثهای سیاسی اجتماعی اختلافنظر باشد، ولی اگر انسانهای خوبی را پرورش دهیم، موجب وحدت خواهد شد و وقتی این وحدت ایجاد شد، مابقی مشکلات زندگی را نیز میتوان حل کرد. لذا اگر چنین شد، بچه در انتخابهایش هم درست تصمیم خواهد گرفت، من جمله موضوع دین.
با توجه به تجربهای که خودتان، آیا برای یک نویسنده آموزش دورهی نویسندگی ضرورت دارد یا خیر؟
خیلی خیلی ضرورت دارد؛ به قول استادی که ما داشتیم، روی تابلو زده بود 1درصد استعداد و 99درصد تلاش. چون ما آموزش مستقیم آکادمیک و حرفهای نداریم و یا بستههای آموزشی که بتوان با آن دوره نویسندگی را دنبال کرد، نداریم. البته بعضی دانشگاهها در شمال و شیراز مشغول کار کودک شدهاند، اما بحث تئوری را بیشتر دارند و نتوانستهاند از بعد تجربی و بازار به مخاطب دسترسی داشته باشند. لذا لازم است نویسنده تا آخرین لحظهکه قلم در دست دارد، مطالعه و پیگری کند و دورههای آموزشی که هست شرکت کند. اگر شما بیست تا کتاب آموزش داستان هم بخوانی، اما در فضای کارگاهی قرار نگیری و آن فن و تکنیک را پیاده نکنی، به جایگاه درست و قوی نخواهد رسید. یعنی باید هم کتاب آموزشی خواند، هم کارگاه رفت، هم در جلسات نقد حاضر شوی و فضاهای ادبی را تجربه کنی و تعامل با نویسندگان مختلف، همهی این موارد باید با هم باشد.
تأثیر فضای مجازی در مقابل کار مکتوب چطور ارزیابی میکنید؟
یکی از ناشران بزرگ کشور که سابقهی طولانی در کار ادبیات کودک دارند، آن اوایل که تازه شبکههای اجتماعی مثل وایبر و واتساپ آمده بود، در جلساتی عنوان میشد احتمالا بچهها بواسطه داشتن اپلیکیشن و فضای مجازی دیگر سراغ کتاب نمیروند. ایشان میگفت: هیچ وقت فضای مجازی نمیتواند با کار کتاب کودک رقابت کند. من در مصاحبه و جاهای دیگر هم گفتهام، الان هم میگویم: حتی کشورهای مدرن و پیشرفته_که روی این موضوع تحقیق و پژوهش هم داشتهاند_ اعلام میکنند که کارهای ادبی و کتابهای خوب همچنان جایگاه خود را دارند و فضای مجازی نتوانسته رقیب کار مکتوب باشد. اگر هم کاری نتوانسته جایگاه خود را در بازار پیدا کند، دلیلش رقابت فضای مجازی نیست و علت را باید در جایی دیگر جویا شد.
به نظر شما نظارت در کار کتاب کودک به شکل ایدهآلش چگونه باید باشد؟
فضای ایجاد شده به واسطهی فضای مجازی موجب توسعهی فضای نقد شده، خود این موضوع جای شکر دارد، ولی متأسفانه کارشناسان دقیق بررسی نمیکنند. گاهی به خاطر یک مشکل کوچک، کل یک کار تحتتأثیر قرار میگیرد و به آن مجوز داده نمیشود. از طرفی گاهی در کارهای ترجمه که عین تصویر از کتابی خارجی کپیبرداری شده و مشکلات زیادی دارند مجوز می دهند.
نظر شما درخصوص کارهای ترجمه چیست؟ (با توجه به اینکه هم در تیراژ و هم در تعداد عناوین بیشتر از کارهای داخلی در حال چاپ و نشر است؟)
من مولف هستم و قطعا کار ترجمه را نمیپسندم. ولی ما نمیتوانیم خودما را بینیاز نشان دهیم، همانطور که ما ادبیات کودک نداشتیم و از خارج به فرهنگ ما وارد شده، ما رمان نداشتیم، از خارج آمده. پس بهتر است توهم و خودبزرگبینی نداشته باشیم و بدانیم ما به حافظه و فرهنگ ادبیات جهانی احتیاج داریم، پس باید روال ترجمه را درست پیگیری کنیم.
با توجه به تیپ و نوع سؤالاتی که از شما پرسیدم، اگر نقطهنظری و یا سؤال نپرسیدهای هست که باید در این گفتگو مطرح میشد استفاده میکنیم…
سالهای زیادی در قم زندگی کردم . با بسیاری از دوستان، اساتید، ناشران و نویسندگان همکاری کردهام، همین جا از فرصت استفاده میکنم و از همه تشکر میکنم و اگر موجب ناراحتی کسی شدهام از ایشان عذرخواهی میکنم.
تشکر میکنم از اینکه دعوت ما را پذیرفتید و وقت گذاشتید و افتخار دادید درخدمتتون باشیم. همچنین آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما دارم…