به مناسبت روز جهانی کودک

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-محمود برآبادی: 16 مهرماه در ایران روز جهانی کودک است و هفته‌ای که این روز در آن واقع شده به کودکان و مسایل و مشکلات آنان پرداخته می‌شود. روز جهانی کودک روزی است برای توجه به کودکان، رعایت حقوق آنان و احترام به جایگاه و مرتبه کودکی در نهاد خانواده.

روز جهانی کودک در همه کشورهای جهان در یک روز معین جشن گرفته نمی‌شود، بلکه هر کشوری روزی را به این منظور اختصاص داده است. بیستم نوامبر 1959 روزی بود که مجمع عمومی سازمان ملل اعلامیه حقوق کودک را تصویب کرد و بیشتر کشورهای جهان این روز را به عنوان روز جهانی کودک انتخاب کردند. به این روز از منظرهای گوناگون می‌توان نگاه کرد. تضییع حقوق کودکان در بیشتر کشورهای جهان، محرومیت کودکان خیابان و کار از حق مسلم‌شان یعنی آموزش و داشتن یک زندگی سالم و شاداب، فقر و گرسنگی که در بسیاری از کشورها کودکان را از آن رنج می‌برند، همه و همه مشکلاتی است که همچنان پیش پای جهانیان است.

از منظری دیگر؛ روز جهانی کودک توجه به کودک و نیازهای ویژه او در جامعه‌ای است که بزرگسالان سازنده آنند و در خوب و بد آن سهیم و شریکند و کودکان مادامی که کودکند باید قوانین آن را که بزرگسالان دیکته می‌کنند، اجرا کنند. در این دیدگاه کودک هویتی مستقل دارد و بخشی از جامعه محسوب می‌شود که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. این دیدگاه بر این نکته تأکید دارد که قوای ادراکی کودکان با بزرگسالان متفاوت است و این قوا همراه با رشد سنی کودک به تدریج و مرحله به مرحله رشد می‌کند. کودک در هر مرحله از رشد، توانایی‌های ذهنی خاصی دارد که به تناسب آن باید امکانات رشد و تعالی را برایش فراهم کرد.

بنابراین مفهوم کودکی یک مفهوم جدید است که طی قرون اخیر، ابتدا در میان کشورهای توسعه یافته و سپس در بیشتر کشورهای جهان پیدا شده است. افزایش بازدهی نیروی کار، بالارفتن سطح زندگی، افزایش زمان فراغت، گسترش آموزش‌های مدرسه‌ای و اجباری‌شدن آموزش در دوره ابتدایی از جمله عواملی هستند که زمینه‌های عینی پیدایش مفهوم کودکی و در نتیجه توجه ویژه به هویت مستقل کودک را فراهم کرده‌اند. به عبارتی باید گفت که پیدایش برداشت تازه از کودک و دنیای کودک، ثمره دوره جدیدی از تاریخ است که از قرن هجدهم میلادی عقب‌تر نمی‌رود.

در ایران نیز گرچه در دوره‌ای طلایی تمدن اسلامی، امر آموزش تا سطح خوبی رشد کرد و ادبیات و نگاه ویژه‌ای در آثار حکما و اندیشمندان به چشم می‌خورد اما در مجموع تا بعد از مشروطیت، شرایط لازم برای پیدایش دوران کودکی و مفهوم کودکی و در نتیجه تهیه و تدوین آثار فرهنگی و به ویژه کتاب برای کودکان فراهم نگردید. خلق ادبیات ویژه کودکان محصول پیدایش این نگاه تازه به کودک و مفهوم کودکی است.

در این نگاه کودک نسخه کوچک‌تری از بزرگسال تلقی نمی‌شود، بلکه او دنیای ذهنی خاصی دارد که در نوشتن کتاب و تولید سایر محصولات فرهنگی باید او را در نظر گرفت و نویسنده کتاب‌های کودکان فردی نیست که به تدریج رشد کرده و تبدیل به نویسنده بزرگسال خواهد شد، بلکه نوشتن برای کودکان، تخصصی ویژه است که ملاک‌ها و معیارهای خاص خود را دارد و بدون در نظر داشتن این ملاک‌ها و معیارها نمی‌توان کاری مناسب مخاطب کودک تولید کرد.

در این میان آنچه را نباید از نظر دور داشت این است که کودکان امروز با کودکان نسل قبل بسیار تفاوت دارند. آن‌ها به دلیل استفاده از امکانات دنیای مجازی و ابزارهای الکترونیکی، مولتی مدیاها و … تغییرات شگرفی کرده‌اند که دیگر به راحتی نمی‌توان سرگرم‌شان کرد؛ کتاب و سایر سرگرمی‌های سنتی گرچه هنوز کاربرد دارند، اما با دنیای کودکان امروز فاصله زیادی دارند و روز به روز این فاصله‌ها افزایش می‌یابد.

نویسندگان کودک ما هنگام نوشتن داستان ناخودآگاه کودکی خود را مرور کرده و تجربیات قدیمی خود را بازسازی می‌کنند، حال آنکه باید پا را فراتر گذاشته و به شناخت درستی از دنیای کودکان امروز که به عنوان شهروند جامعه جهانی محسوب می‌شوند، برسند. باید بتوانند با این سلیقه‌های مشکل‌پسند ارتباط برقرار کرده و آنها را درک کنند.

کاری است دشوار اما تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که امکان‌پذیر است و این توانایی در نویسندگان و تصویرگران کتاب کودک ما دیده می‌شود.

keyboard_arrow_up