مصاحبه با خانم زینب نصرآبادی، تصویرگر

لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کی شروع به تصویرگری کردید؟
بنده زینب نصرآبادی، کارشناسی ارشد ارتباط تصویری هستم و تقریبا هشت سال است که تصویرگری انجام می‌دهم.
چطور شد شما علاقمند تصویرگری شدید؟
از بدو ورود به رشتۀ گرافیک علاقۀ زیادی به تصویرگری و تکنیک‌های آن داشتم. در دورۀ تحصیل، آثار هنرمندان ایرانی و همچنین خارجی مورد بررسی قرار می‌دادم و روز‌به‌روز انگیزه و علاقۀ من بیشتر می‌شد.
خانم نصرآبادی، بیشتر دوست دارید در کدام موضوعات تصویرگری کنید؟ آیا سفارش تصویر باعث نمی‌شود خلاقیت هنری شما در کارهایتان صدمه ببیند؟
با توجه به این‌که کودک درون من بسیار سرزنده و شاداب است، هر چه‌قدر گروه سنی کودکان پایین‌تر باشد، با روحیه و احساس من سازگارتر و نزدیک‌تر است و بهتر می‌توانم با آنها ارتباط برقرار بکنم. تفاوت اصلی یک یک هنرمند گرافیست، با یک هنرمند نقاش در همین مسئله می‌باشد. یک نقاش تمام عیار، خلاقیت و احساس درونی خودش را بدون هیچ حد و مرزی روی بوم نقاشی یا هر ابزار تاثیرپذیر دیگری به نمایش می‌گذارد؛ اما یک گرافیست از ابتدا مشتری‌مدار است و باید خلاقیت و هنر خودش را به گونه‌ای با هدف و نظر مشتری مطابقت بدهد. قطعاً فعالیت با مشتری‌هایی با سلایق و عقاید گوناگون کار دشواری است؛ اما به نظر من خلاقیت را از بین نمی‌برد.

 

خانم نصرآبادی، لطفاً در خصوص سبک کارهایتان  توضیح بدهید.
سبک کار من به گونه ای هست که با توجه به متن و شالودۀ موضوع متغیر است. شاید موضوعی با سبک سورئالیست و تکنیک کلاژ مناسب باشد؛ اما یک موضوع فانتزی تکنیک و روش خاص خودش را بپذیرد؛ اما تکنیک‌های مختلف چاپ دستی و ترکیب آنها با دیجیتال در اکثر کارهای من قابل مشاهده است.

 

لطفاً بفرمایید اوضاع بازار کار را چطور می‌بینید؟
به نظر من بازار کار، برای کسانی که به نوعی از خیلی وقت پیش کار کرده‌اند و مشتری‌های خاص خودشان را دارند، خوب است؛ اما شاید برای یک تصویرگر جوان تازه‌کار، علی‌رغم کار بسیار خوب، ورود به بازار کار مقداری دشوار است. چون با توجه به کم شدن تیراژ کتاب، طبیعتاً ما به لحاظ نیروی انسانی بازار کار تصویرگری را اشباع می‌بینیم؛ هر چقدر عناوین و تیراژ کتاب‌ها بیشتر باشد، بازار کار تصویرگری نیز بهتر خواهد شد.

 

سرکار خانم نصرآبادی، آیا شما کتاب مذهبی هم تصویرگری می‌کنید؟ به نظر شما آیا تصویرگری مفاهیم مذهبی شاخصه‌های خاص خودش را دارد یا فرقی با دیگر موضوعات ندارد؟ آیا خط قرمزهایی هم در این باره وجود دارد؟
بنده جز یکی دو نمونه بیشتر، کار مذهبی انجام نداده‌ام. اما قطعاً تصویرگری کتاب‌های مذهبی با موضوعات دیگر تفاوت‌هایی دارد، از این حیث که کل فضاسازی و روحیۀ کلی کتاب می‌بایست علاوه بر روحیه‌ای شاد و سرزنده، آن حالت وقار و سنگینی موضوع را هم حفظ کند و تصاویر به گونه‌ای باشد که کودک و نوجوان را بسیار شیفته و علاقه‌مند به خواندن و نگه داشتن کتاب کند؛ چرا که متاسفانه بسیاری از کتاب‌های مذهبی که در حال حاضر در بازار موجود است؛ حتی با داشتن قلم متنی خوب، عاری از خلاقیت و جذابیت می‌باشد و کودک یا نوجوان اگر هم اقدام به خرید این دسته از کتاب‌ها بکند، بعد از مدتی بی‌علاقه‌گی را نسبت به نگه‌داری آنها نشان خواهد داد. من خودم چند کتاب از دورۀ کودکی نگه داشته‌ام که در سن پنج سالگی خانواده برایم خریده بودند و من به تصویرگری این کتاب‌ها بسیار علاقه مند بودم؛ زمانی که وارد مقولۀ هنر و تصویرگری شدم، متوجه شدم که این تصاویر که من در کودکی بسیار با آنها رابطه برقرار می‌کردم، مدیون تصویرسازی‌های آقای غلامرضا مکتبی بوده و دید ظریف و خلاق ایشان و این مسئله، مسئلۀ بسیار مهمی است.
از شما ممنونم که دعوت ما را برای انجام این مصاحبه پذیرفتید.
keyboard_arrow_up